شعر،
تمام این قلاب های نامرئی است که به سوی خواهش هایم پرتاب کرده ام و
خالی و غمگین به سویم باز گشته اند
یکی در گوشم فرو رفته
چند تا در سر انگشتانم
و یکی
لبانم را به هم دوخته است.
های :بانو شوخی نکنچشم خسته . . بسته میشودقلب خسته. . . می ایستد
های :
بانو شوخی نکن
چشم خسته . . بسته میشود
قلب خسته. . . می ایستد